لاله سازی


مدتهاست که اندیشه خودسازی و تحولات درونی- بنیادی، ذهنم را مشغول خود ساخته. همچون معتادی که به ترک نشسته، راهی بس دشوار را گزیده ام. بر این تلاشم که تا پایان سال، لاله ای باشم دیگرگونه، متفاوت. متصورم، از منظر دیگران، به یکنواختی رسیده ام. وقتی این من، برایم تحمل ناپذیر است، دیگران چه زجری را متحملند در این همراهی. همانطور که وعده داده بودم، ارتباط و اتصالم را با خطوط منتهی به دروغ، قطع نمودم. خود را شایسته تر از آنچه اکنونم، می دانم. دوستانی دارم که از این تحول دلگیرند، شاید آن من قدیمی پر خاصیت تر بوده باشد اما، بی خاصیتی بسی بهتر از کشیدن بار گناهیست که تیشه به ریشه وجدانی میزند بیدار. نا گفته نماند که در این میان، دوستانی نیز هستند که یاری گرند و لطفشان در یادم، جاودانه.

هیچ نظری موجود نیست: